English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (535 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flagellant U کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
wisecracker U کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
land shark U کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
smatterer U کسیکه بریده بریده حرف میزند
overslaugh U بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
analogues U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analogue U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
sizes U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
provisor U کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
fashionist U کسیکه برای خوش ایندمردم لباس وعادات خودرابسبک روزدرمیاورد
crammer U کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
analogue U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
analogues U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
cilium U تاژک
cirrus U تاژک
flagellum U تاژک
current ratio U نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
Pentium Pro U قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
flagellar U تاژک دار
flagellation U تشکیل تاژک
ciliolate U تاژک دار
polymastigote U دارای چند تاژک
flagellated U تاژک دار شدن
flagellating U تاژک دار شدن
flagellate U تاژک دار شدن
cirrose U تاژک دار مضرس
flagellates U تاژک دار شدن
cirhose U تاژک دار مضرس
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
releases U بخشودگی
dispensations U بخشودگی
concession U بخشودگی
dispensation U بخشودگی
exemption [from] U بخشودگی [از]
release U بخشودگی
remission U بخشودگی
released U بخشودگی
impunity U بخشودگی
forgiveness U بخشودگی
menu U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
immunity U بخشودگی معافیت
tax concession U بخشودگی مالیاتی
exemption U استثناء بخشودگی
absolution U عفو بخشودگی
acquittance U رهایی بخشودگی
valid U سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
indemnity U جبران زیان بخشودگی
indemnities U جبران زیان بخشودگی
bassist U کسی که ویلون سل میزند
server U بازیکنی که توپ را میزند
he rows 0 to the minute U او دقیقهای سی پارو میزند
it stings the conscience U وجدان را نیش میزند
rounder U کسی که دور میزند
roundsman U کسی که گشت میزند
he does nothing but talk U فقط حرف میزند
the horse refuses the fence U اسب از پر چین عقب میزند
It makes my stomach turn [over] . <idiom> U دلم را به هم میزند. [اصطلاح روزمره]
he coins money U گویی پول سکه میزند
cruiser U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
milk walk U گشتی که شیر فروش میزند گشت
cruisers U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
winging U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
get what's coming to one <idiom> U هرکسی نوع رفتار را خودش رقم میزند
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
gold digger U زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
sprays U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spraying U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprayed U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spray U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
that is an offences to moralit U لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
formed U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
card sharps U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
iam impatient to go U دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
card sharp U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
obstruction guard U میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
malingerer U سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
malingerers U سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
talk someone's ear off <idiom> U آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
satellite U انگل
satellites U انگل
hanger on U انگل
sponging U انگل
sponged U انگل
sponge U انگل
parasites U انگل
parasite U انگل
sycophants U انگل
sycophant U انگل
parastite U انگل
hangers-on U انگل
hanger-on U انگل
parasital U انگل
raff U انگل
tagalong U انگل
hosted U انگل دار
host U انگل دار
haematozoon U انگل خونی
zany U ادم انگل
engels law U قانون انگل
epizoon U انگل برونی
wide-angle U واید انگل
wide angle U واید انگل
zooparasite U انگل حیوانی
anaclisis U انگل وارگی
inquiline U انگل کم ازار
hosting U انگل دار
secondary planet U انگل قمر
parasitology U انگل شناسی
endoparasite U انگل داخلی
engel's law U قانون انگل
free rider U آدم انگل
parasitically U انگل وار
entophyte U انگل درونی
parasiticide U ماده انگل کش
parasitize U انگل شدن بر
hosts U انگل دار
foliicolous U انگل برگ
footlicker U انگل طفیلی
parasitologist U انگل شناس
stray current U جریان انگل
sponging U انگل شدن
ectoparasite U انگل برون زی
guest U انگل خارجی
autoecious U انگل یک میزبانی
zooparasite U حیوان انگل
idle rich U ثروتمندان انگل
plasmodium U انگل مالاریا
to sponge [on] U انگل شدن
sponge U انگل شدن
guests U انگل خارجی
sponged U انگل شدن
ectoparasite U انگل خارجی
anaclitic depression U افسردگی انگل واره
hemoflagellate U تاژکداران انگل خون
anglian U زبان قوم انگل ها
endamoeba U امیب انگل روده
leeches U خفاش خون اشام انگل
leech U خفاش خون اشام انگل
gonococcus U انگل یا میکرب سوزاک گونوکوک
heterophyte U گیاه انگل گیاهان دیگر
trichinous U مربوط به کرم انگل گوشت خوک
wheatworm U کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheat eel U کرم کوچک انگل گندم و علوفه
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
microparasite U انگلهای کوچک وذره بینی ریز انگل
roundworm U انواع کرم های گرد انگل روده
plasmodium U نوعی از پلاسمودیدها که انگل یاختههای خون میشوند
horsewhip U شلاق
scourge U شلاق
lashed U شلاق
lashes U شلاق
the lash U شلاق
flagellum U شلاق
lash U شلاق
horsewhipped U شلاق
whip U شلاق
whipped U شلاق
whips U شلاق
horsewhips U شلاق
scourage U شلاق
whiplash U شلاق
gad U شلاق
knout U شلاق
whiplashes U شلاق
horsewhipping U شلاق
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com